برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 9
او که من است
این جمله زیبایی که بالا خواندید را بدون شک علی مهدیزاده ای که مددکاری می خواند نفرموده است بلکه یک آدم با صفای مرحومی که اسمش علی صفایی حائری ست گوینده آن می باشد
من هم باید بگویم از روز اولی که در این وبلاگ نوشته ام تا الان دارم با همین مصرهای کوچکم زندگی میکنم
...گیرم تازگی مصرم کمی بزرگتر شده
برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 10
دیوارها
بهترین دوستان من اند
بهترین دوستان من اند
و من گاهی خود را
در حلقه بهترین دوستانم
تنها می بینم
سی سالگی...برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 10
لبهای تو چون ذکر مجرّب بر لب
تا "نام تو نیست بر زبان"، خاموشی ست
یا اسم تو بر لب ست یا لب بر لب
سی سالگی...برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 8
ماه ست و شهاب ست که شب لب دارد
بر چشم اگر ابروی مورب دارد
پنهان شده پشت روی ماهش خورشید
این است که فکر میکنی تب دارد
پ.ن: قرار بود عنوان پست " رویای نیمه شب تابستان " باشد اما به خاطر مطلب استادم پائیز با عنوان
"این روزهای داغ" عنوان مطلب تغییر کرد
برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 11
برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 9
برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 10
برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 10
از خیلی دقت پیش میخواستم این حرف را بزنم
حالا بحمدالله وضعیت آرام شده
ولی بدان که
با دوست گر نباشم بر دوست نیستم
در چشم های دوست اگر دوست نیستم!
سی سالگی...برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 10
هنوز جوانی و پر از شادی و امید.
داری پیر می شوی و پخته.
سی سالگی عزیز
دوستت دارم.
سیگار را فعلا کنار گذاشته ام مدتی است چون ریه های پیرم را دوست دارم.
ورزش را شروع کرده ام مدتی است چون بدن جوانم را دوست دارم.
کمتر میخورم که واقعا آسان نیست.
خلاصه اینکه تغییر کرده ام جز اینکه شعر میگویم هنوز...
سی سالگی عزیز چه قدر زود دیدمت و چقدر خوشحالم
سی سالگی...برچسب : نویسنده : ferown بازدید : 9